آدمی اَبرقویی، از خانوادههای سرشناس شهرستان ابرکوه در استان یزد با سه شهید حسین، محمد و عبدالرحمان، در جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران (31 شهریور ۱۳۵۹-29 مرداد ۱۳۶۷).
این سه شهید در خانوادهای مذهبی و پایبند به مبانی دینی در محلۀ بالای شهر ابرکوه* (در زمان جنگ یکی از بخشهای شهرستان آبادة استان فارس) به دنیا آمدند. پدرشان علیاکبر به گیوهدوزی اشتغال داشت و مادرشان ربابه فلاحزاده، خانهدار بود. علیاکبر افزونبر حمایت از حضور فرزندانش در دفاع مقدس، خود نیز در ۱۳۶۲ ش، همراه با جمعی از نیروهای بسیج ابرکوه در جبهههای جنگ حضور یافت (فرهنگ ... ، ذیل نام).
1. حسین آدمی ابرقویی (1 خرداد ۱۳۳۲-2 فروردین ۱۳۶۱): او در شهریور ۱۳۴۴، دورة ابتدایی را در دبستان خواجه نصیر طوسی زادگاهش گذراند؛ اما بهسبب مشکلات اقتصادی از ادامة تحصیل بازماند و به بنایی و سپس، دستفروشی روی آورد. او در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۶، ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند به نامهای عَظیمه (شاغل در فرمانداری) و علیاکبر (کارمند آموزشوپرورش شهرستان ابرکوه) است (ادارة ثبتاحوال ... ، شناسنامة حسین ... ؛ اداره ... آباده، گواهینامه ... دوره ... ).
حسین در ۱۳ آبان ۱۳۵۷، با سمت خدمتگزار به استخدام ادارة آموزشوپرورش ابرکوه درآمد (همان، حکم ... ) و در همین سال که همزمان با اوجگیری مبارزات انقلابی مردم ایران بر ضد حکومت پهلوی دوم (1320-1357 ش)، با حضور در راهپیماییها به این مبارزات پیوست (میرعظیم، ص ۱۵) و هنگام مشارکت در تخریب تصویر محمدرضا پهلوی از طاق نصرت، واقع در میدان مرکزی این شهر (میدان امام حسین(ع) کنونی)، هدف گلولۀ فرمانده پاسگاه ژاندارمری قرار گرفت و در پی مجروحیت شدید، برای درمان در بیمارستان کورش (بیمارستان امام خمینی(ره) کنونی) شهر آباده بستری و پس از ده روز مرخص شد (تحقیقات ... کنگره ... ، بش). با آغاز جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران در اوایل مهر ۱۳۵۹، در دورة آموزش عمومی نظامی بسیج ابرکوه شرکت کرد و در ۲۸ مهر همان سال، با شماری از بسیجیان برای تکمیل دورة آموزش به پادگان آموزشی امام حسین(ع) در تهران فرستاده شد؛ پسازآن، با سمت تکتیرانداز تا ۵ بهمن ۱۳۵۹، به منطقة جنگی دارخوین (حدفاصل آبادان و اهواز در خوزستان) مأمور شد (اداره ... آباده، گواهی ... ؛ تحقیقات ... سپاه ... <زندگینامه ... حسین ... >، بش).
حسین برای دومین بار در ۲۹ بهمن ۱۳۶۰، از طرف بسیج ابرکوه به جبهة شوش در شمال غربی خوزستان رفت و در عملیات فتحالمبین، که در ۲ فروردین ۱۳۶۱ در جبهة جنوبی، شوش و دزفول با هدف آزادسازی منطقۀ غرب رودخانۀ کرخه و جادۀ دزفول ـ دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جادۀ اندیمشک ـ اهواز اجرا شد، با سمت آر.پی.جیزن شرکت کرد و در جریان همین عملیات، براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید (سپاه ... منطقة ۹). پیکر او پس از تشییع در روضبببالشهدا شهر ابرکوه به خاک سپرده شد (فرهنگ، همانجا).
شهید حسین آدمی، بنابر روایت همرزمان و خانوادهاش، فردی خوشاخلاق، باگذشت، مؤمن، آمر به معروف و ناهی از منکر و مشوق دوستانش به تحصیل و علماندوزی بود. به کوچک و بزرگ، بهویژه پدرش احترام میگذاشت. نسبت به همرزمان از تجربه و درک سیاسی بیشتری برخوردار بود و آنها را از مسائل سیاسی روز آگاه میکرد (میرعظیم، ص ۲۷، ۳۰- 31، 36).
در قسمتی از وصیتنامة او آمده است: «وقتی لباس رزمی بسیج را بر تن کردم، هزار مرتبه فرق کردم و در آنجا انسانیت را دریافتم و اگر افتخار شهید شدن را یافتم، همگان بدانند که آگاهانه زیستم و آگاهانه جنگیدم و آگاهانه به ابدیت پیوستم و فریاد سر میدهم که من فدای مکتب خمینی و راه امام خمینی (ره)، که همهاش راه خداست، میشوم و نه یکبار بلکه دوست دارم هزاران مرتبه فدای این اسلام و این مکتب بشوم» (بش).
2. محمد آدمی ابرقویی (1 تیر ۱۳۳۸-27 اسفند ۱۳۶۲): دورة ابتدایی تعلیمات عمومی را در خرداد ۱۳۵۰ و دورة راهنمایی را در ۱۳۵۴ ش، در مدرسة داریوش (امام خمینی (ره) کنونی) به پایان رساند؛ پس از قبولی در امتحانات کلاس سوم تجربی در دبیرستان مولوی ابرکوه در ۱۳۵۷ ش، برای ادامۀ تحصیل، از مهر ۱۳۵۷ به دانشسرای مقدماتی شهرستان آباده رفت و در خرداد ۱۳۵۹، با نمرات عالی فارغالتحصیل شد (ادارة ثبتاحوال، شناسنامۀ محمد ... ؛ اداره ... آباده، گواهینامه ... دانشسرا ... ).
فعالیت سیاسی او بر ضد رژیم پهلوی دوم، از ۱۳۵۷ ش با حضور در راهپیماییها آغاز شد. او در بهمن همان سال، برای استقبال از امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، به تهران رفت (آدمی ابرقویی، حبیبالله). در شهریور ۱۳۵۹، با سمت آموزگار در آموزشگاه شهدای دهستان شهر پیرِ شهرستان داراب استان فارس مشغول به تدریس شد (اداره ... داراب). محمد در ۱ مهر ۱۳۶۱، بنابر درخواست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان آباده به آنجا مأمور و بعدازآن، به سپاه بخش ابرکوه فرستاده شد و تا آخر شهریور ۱۳۶۲، در آنجا ماند (واحد ... ).
او در ۴ تیر ۱۳۶۲، ازدواج و در همین سال، همزمان با تدریس و همکاری با سپاه پاسداران، در مساجد ابرکوه کلاس قرآن، نهجالبلاغه و احکام برگزار کرد (آدمی ابرقویی، حبیبالله).
حدود سه سال پس از آغاز جنگ، او اقداماتی را برای حضور در جبهه انجام داد؛ اما مسئولان، بهسبب شهادت دو تن از برادرانش، از اعزام وی به جبهه جلوگیری کردند؛ اما سرانجام، او در ۲۴ بهمن ۱۳۶۲، همراه با پدرش، به گردان حضرت ابوالفضل(ع) از تیپ ۳۳ المهدی در خوزستان فرستاده شد و با سمت فرمانده دسته در عملیات خیبر، در ۳ اسفند همان سال در جبهة جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) با هدف عبور از هور و تهدید بصره شرکت کرد و سرانجام، در منطقة طلائیه، نزدیک جزایر مجنون، براثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید. پیکر وی نیز در روضبببالشهدا زادگاهش به خاک سپرده شد (تحقیقات ... سپاه <زندگینامه ... محمد ... >، بش؛ سلطانی گردفرامرزی، ص ۱۹۶؛ ستاد ... ؛ فرهنگ، همانجا)
شهید محمد آدمی ابرقویی در مدتی کوتاه که در جبهه بود، همرزمانش را به داشتن وضو و خواندن سورة الرحمن دعوت میکرد و میگفت: به برکت تلاوت و اقامة سورة الرحمن، قلب آدمی نورانی میشود، با تلاوت و درک این سوره، انسان به مقام شفاعت میرسد (نک: بابایی ابرقویی، ص ۷۳۲). او اهل مطالعه بود و با تاریخ اسلام و قصص قرآنی آشنایی داشت و از قدرت تجزیهوتحلیل مسائل سیاسی روز برخوردار بود (آدمی ابرقویی، حبیبالله). او در این سالها، تأمین بخشی از لوازم تحصیلی دانشآموزان نیازمند را نیز بر عهده داشت و داوطلبانه بخشی درخور توجه از درآمد ماهیانة خود را صرف کمک به آنها و کمیتة امداد امام خمینی(ره) میکرد (تحقیقات ... کنگره، بش).
3. عبدالرحمان آدمی ابرقویی (1 خرداد ۱۳۴۰-27 دی 1359): دورة ابتدایی را در خرداد ۱۳۵۱، در دبستان خواجه نصیر طوسی و دورة راهنمایی را در مدرسة داریوش (امام خمینی(ره) کنونی) در شهریور ۱۳۵۴، به پایان رساند (ادارة ثبتاحوال، شناسنامۀ عبدالرحمان ... ؛ اداره ... آباده، کارنامه ... راهنمایی ... ). آنگاه در دبیرستان مولوی ابرکوه تا کلاس دوم در رشتة علوم تجربی ادامۀ تحصیل داد؛ اما بهسبب شرایط نامساعد اقتصادی تحصیلش را ناتمام گذاشت (همان، کارنامه ... پایه ... ). عبدالرحمان مخارج دورۀ تحصیلش را خود تأمین میکرد (تحقیقات ... سپاه <زندگینامه ... عبدالرحمان ... >، بش).
فعالیت سیاسی او بر ضد حکومت پهلوی دوم، از ۱۳۵۷ ش، آغاز شد و در این دوره، بهرغم محدودیتها و تهدیدها، در راهپیماییها شرکت و اعلامیههای امام خمینی (ره) را میان مردم شهرستان ابرکوه توزیع میکرد (آدمی ابرقویی، حبیبالله). در ۱۷ خرداد ۱۳۵۹، به خدمت سربازی رفت (فلاحدخت) و در جریان غائلة کردستان، به همراه لشکر ۱۶ زرهی قزوین، به بانه اعزام شد و تا مهر ۱۳۵۹، در آنجا خدمت کرد؛ پسازآن، همراه با گروهان ارکان از گردان ۲۰۱ تانک از تیپ ۱ لشکر ۱۶، به هویزه در غرب استان خوزستان اعزام و در آنجا، براثر بمباران هوایی نیروهای عراقی، با اصابت ترکش به دست و قلبش شهید شد. پیکرش پس از تشییع، در روضبببالشهدا شهر ابرکوه به خاک سپرده شد (لشکر ... ؛ فرهنگ، همانجا).
در قسمتی از وصیتنامة شهید آمده است: «من هیچ آرزو و امیدی در این دنیا نداشتم که ناامید شده باشم، بلکه تنها امید من نوشیدن شربت شهادت بود. هیچگاه سر قبر من گریه نکنید که مسلمان حقیقی معتقد است که شهید زنده است. هیچگاه آخرت را به دنیا نفروشید که دنیا یک محل گذر است» (بش).
بهپاس نکوداشت این شهیدان، افزونبر نام میدانی در زادگاهشان، کوچهای نیز نام شهیدان آدمی ابرقویی را بر خود دارد؛ همچنین، ادارة آموزشوپرورش شهرستان ابرکوه، یک مدرسه به نام هر یک از شهدا نامگذاری کرده است.
مآخذ: آدمی ابرقویی، حبیبالله، (برادر شهیدان آدمی ابرقویی)، مصاحبه با مؤلف، ۲۰ اسفند ۱۳۹۸؛ آدمی ابرقویی، حسین، وصیتنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ آدمی ابرقویی، عبدالرحمان، وصیتنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ ادارة آموزشوپرورش شهرستان آباده، حکم کارگزینی حسین آدمی ابرقویی، سند مورخ ۱۳ آبان ۱۳۵۷، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، کارنامة تحصیلی پایة دوم متوسطة عبدالرحمان آدمی ابرقویی، سند مورخ خرداد ۱۳۵۶، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، کارنامة تحصیلی دورة راهنمایی عبدالرحمان آدمی ابرقویی، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی خدمت حسین آدمی ابرقویی، سند مورخ ۱۳ دی ۱۳۷۴، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهینامة پایان تحصیلات دانشسرای مقدماتی محمد آدمی ابرقویی، سند مورخ خرداد ۱۳۵۹، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهینامة پایان تحصیلات دورة ابتدایی حسین آدمی ابرقویی، سند مورخ شهریور ۱۳۴۴، سند بش، موجود در همانجا؛ ادارة آموزشوپرورش شهرستان داراب، حکم کارگزینی محمد آدمی ابرقویی، سند مورخ ۲۹ شهریور ۱۳۵۹، سند بش، موجود در همانجا؛ ادارة ثبتاحوال شهرستان آباده، شناسنامة حسین آدمی ابرقویی، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، شناسنامة عبدالرحمان آدمی ابرقویی، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، شناسنامة محمد آدمی ابرقویی، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ بابایی ابرقویی، محمدرضا، همگام با حماسه (نقش شهرستان ابرکوه در دفاع مقدس)، قم: هدی، ۱۳۹۳ ش؛ تحقیقات منتشرنشدة سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد (زندگینامة شهید حسین آدمی ابرقویی)، بیتا، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ همان (زندگینامة شهید عبدالرحمان آدمی ابرقویی)، بیتا، موجود در همانجا؛ همان (زندگینامة شهید محمد آدمی ابرقویی)، بیتا، موجود در همانجا؛ تحقیقات منتشرنشدة کنگرة بزرگداشت سرداران و چهار هزار شهید استان یزد (خاطرات ربابه فلاحزاده [مادر شهیدان آدمی ابرقویی])، بیتا، موجود در همانجا؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقة ۹، گواهی شهادت حسین آدمی ابرقویی، سند مورخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۱، سند بش، موجود در همانجا؛ ستاد معراج شهدا، پروانة حمل شهید محمد آدمی ابرقویی، سند مورخ ۳۰ اسفند ۱۳۶۲، سند بش، موجود در همانجا؛ سلطانی گردفرامرزی، ولی، اولین آفند (نقش تیپ مستقل ۱۸ الغدیر در عملیات خیبر)، یزد: توزوقلم، ۱۳۹۳ ش؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهش بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ فلاحدخت، حبیبالله (همدورۀ سربازی عبدالرحمان آدمی ابرقویی)، مصاحبه با مؤلف، بیتا؛ لشکر ۱۶ زرهی قزوین، صورتجلسة سانحۀ سرباز عبدالرحمان آدمی ابرقویی، سند مورخ ۲۹ دی ۱۳۵۹، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ میرعظیم، رحیم، فرشته یا آدمی: مجموعه کتابهای روایت ماندگار، قم: هدی، ۱۳۹۸ ش؛ واحد بسیج مستضعفین شهرستان آباده، گواهی خدمت محمد آدمی ابرقویی، سند مورخ ۲۹ تیر ۱۳۷۲، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد.
/ محمدرضا بابایی ابرقویی/